ماجرایی عجیب از زبان تخم‌مرغ نپخته!

خواهشمندیم اگر از گلوبایت رضایت دارید به دوستان خود هم معرفی کنید 😊👇
0 0 رای
رتبه بندی
به گزارش گلوبایت کتاب به نقل از گاردین، وقتی «شارون دودوآ اتو» به عنوان دانش‌آموز در سال ۱۹۹۲ به «هانوفر» سفر کرد، خانواده او بسیار نگران بودند که آیا دختری سیاه‌پوست از حومه «لندن» توان کنار آمدن با زندگی شهری در آلمان را دارد یا نه!

حالا پس از ۲۴ سال «اتو» همچنان ساکن آلمان است و برنده جایزه Ingeborg Bachman که مهم‌ترین جایزه ادبی در زبان آلمانی محسوب می‌شود شده است. وی این جایزه را برای تنها داستان کوتاهی که در عمر خود به زبان آلمانی نوشت دریافت خواهد کرد.
داستان او درباره «هلموت گروتراپ»، دانشمندی است که در آغاز راکت‌های V2 نازی‌ها را مورد بررسی قرار می‌داد و سپس روی برنامه‌های راکتور شوروی سابق کار کرد. در یکی از ماجرای عجیب در آن راوی داستان یک تخم‌مرغ نپخته است.
هیات داوران این جایزه داستان «اتو» را یک تمثیل سوررئال دانستند که در حال جنگ با موضوعات فلسفی پیرامون شخصیت انسان است. آنها اثر این نویسنده تازه‌کار را ترکیبی از آثار «توماس برنارد» اتریشی و «لوریوت» کمدین آلمانی می‌دانند.
«ساندرا کِگل»، یکی از داوران این جایزه که موجب شد «اتو» نامزد این جایزه شود در این باره گفت: «این نویسنده انگلیسی فصلی از تاریخ فراموش‌شده آلمان را به همه یادآوری کرد.»
نقدی در مجله Frankfurter Allgemeine Zeitung در این باره منتشر شد و این اثر برنده جایزه را از آن نوع کارهای داستانی دانستند که «پس از خواندن نیاز به تحقیق بسیار برای درک آن دارید.»
این جایزه بی‌شک سکوی پرتاب نویسنده‌ای خواهد بود که تاکنون دو رمان کوتاه در یک انتشارات کوچک در آلمان منتشر کرده است که کار تخصصی آن در زمینه غیرداستانی است.
«اتو» به پیشنهاد یکی از دوستان خود این داستان را به جشنواره فرستاده بود و از اهمیت این جایزه در دنیا آگاهی نداشت. خود وی در این باره می‌گوید: «البته این ایده را دوست داشتم که داستانم را به این جشنواره فرستادم در غیر این‌صورت مقاومت می‌کردم.»
وی پس از به دست آوردن جایزه ۲۵ هزار یورویی با پیشنهادهای‌ مختلف انتشارات معروف برای تبدیل این داستان کوتاه به یک رمان بلند شد مواجه شد و گفت: «این فرصت بزرگی برای من است و یک بار در زندگی هر انسانی ممکن است رخ دهد.»
«اتو» در یک سیستم سخت‌گیر غنایی در «ایلفورد» بزرگ شد. وی در دانشگاه «رویال هالووی» رشته مدیریت و زبان آلمانی خواند و حالا به همراه چهار پسرش در «برلین» ساکن است.
اگرچه خود را یک مادر، فعال، نویسنده، و ویراستار سیاه‌پوست انگلیسی می‌نامد اما احساس دوگانه‌ای  به کشور محل تولد خود دارد. وی عنوان می‌کند: «من پاسپورت انگلیسی دارم و لندن موطن من است اما همیشه صدایی در پس ذهن من وجود دارد که می‌گوید: «تو به اینجا تعلق نداری!» در بریتانیا مردم بسیار مؤدب هستند و از کلمات نژادپرستانه استفاده نمی‌کنند اما من در آن احساس بیگانگی می‌کردم. در آلمان افراد از کلمات احمقانه‌ای استفاده می‌کنند اما لحن بدی ندارند زیرا نمی‌توانند به کار بردن چنین عباراتی نژادپرستانه است. به همین دلیل کنار آمدن با این موضوع برای من آسان است.
به عنوان مثال روزنامه‌های زیادی از من تقاضای مصاحبه به زبان انگلیسی می‌کنند. این موضوع در حالی است که من سال‌ها در آلمان زندگی می‌کنم و داستان من به زبان آلمانی است. احساس می‌کنم برایشان درک این موضوع که یک سیاه‌پوست درباره آوارگان جنگی آلمان داستان بنویسد برایشان سخت است.»
نویسندگانی چون «برتولت برشت» و «مک فریش» به دلیل روایت منتقدانه اجتماع به همراه طنز و «تونی موریسون» و «میلدِرِد د. تیلور»، زنان نویسنده به دلیل ملموس نمودن تجربیات زنان در جامعه «آمریکا» منبع الهام وی بوده‌اند.

خواهشمندیم اگر از گلوبایت رضایت دارید به دوستان خود هم معرفی کنید 😊👇
گلوبایت در اینستاگرام گلوبایت در تلگرام
0 0 رای
رتبه بندی
مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
0 دیدگاه برای این مطلب ثبت شده است.
بازخوردها
دیدن همه نظرات
0
خوشحال میشیم در مورد این مطلب نظر دهید.x