نوشتن بزرگ‌ترین لذت زندگی

خواهشمندیم اگر از گلوبایت رضایت دارید به دوستان خود هم معرفی کنید 😊👇
0 0 رای
رتبه بندی
به گزارش گلوبایت کتاب به نقل از گاردین- «مک‌براید» پیش از این برنده جایزه بهترین داستان توسط یک نویسنده زن شده است. داستان «دختر موجودی نیمه‌کاره است» که برنده این جایزه شد در سال ۱۹۹۰ رخ می‌دهد و قصه دختر جوانی را روایت می‌کند. شاید قصه برای خوانندگانی که خلاصه‌ای از کتاب را می‌خوانند بسیار ساده به نظر بیاید اما بسیار هیجان‌انگیز و غیرقابل‌پیش‌بینی به زندگی درونی انسان‌ها می‌پردازد. خود وی اعلام کرد نگارش این کتاب نه سال طول کشید و عملا او را از پای درآورد.

وی پس از اتمام کتاب اول خود به دنبال ناشر بود اما ناشرین مختلف کار او را به دلیل آنچه «تعلق نداشتن به هیچ ژانر خاص» اعلام کردند نپذیرفتند. در نهایت انتشارات مستقل Galley Beggar Press امتیاز کتاب را خریداری کرد و کتاب به موفقیت بزرگی رسید. «آن آنرایت»، رئیس این انتشارات نویسنده کتاب را یک «نابغه» خواند و وی در سال ۲۰۱۴ نیز برنده جایزه بهترین نویسنده زن شد.
بسیاری او را با «جیمز جویس» نویسنده بنام ایرلندی قرن بیستم مقایسه می‌کنند اما خود وی چنین اعتقادی ندارد و معتقد است دنیا دیگر جایی برای مقلدین دیگر نویسندگان ندارد. «شاید به دلیل ایرلندی بودن من این فرضیه به وجود آمده است. در اینکه من از «جیمز جویس» تأثیر پذیرفته‌ام هیچ شکی وجود ندارد اما نوشته‌های او بسیار متفاوت از آنچه من می‌نویسم است.»
وی هم اکنون در حال نگارش سومین کتاب خود است. همیشه در اتاقی پرنور مطلب می‌نویسد. دو سگ دارد که در هنگام نوشتن به صدای آنان توجهی نمی‌کند. دختر چهار ساله وی نیز پرستار دارد. خود وی می‌گوید نگارش کتاب خود را همزمان با نگارش کتاب اول خود شروع کرده است. «سه سال پس از اتمام کتاب اول چیزی ننوشتم.
نوشتن اولین نسخه چرک‌نویس کتاب حدود یک سال به طول انجامید اما پس از اتمام آن یک سال روح کتاب در من زنده شد. نمی‌دانستم چه می‌خواهم بنویسم اما میل به نوشتن در من جنبشی عظیم ایجاد کرده بود.

رد شدن کتاب اولم توسط ناشران مایه شرم و خجالت من در میان اطرافیان شده بود اما هنگام نوشتن آن را فراموش می‌کردم و در کارم غرق می‌شدم.»
اولین موضوع کتاب جدید وی شهر «لندن» است. با اینکه خود او اهل «ایرلند» است اما برای «لندن» احساس دلتنگی می‌کند. « من درباره لندنی داستان نوشتم که در دهه ۹۰ می‌شناختم زیرا در ۱۷ سالگی در آنجا وارد مدرسه تئاتر شدم. «لندن» جای بسیار جذابی است. در مدرسه به ما بسیار سخت می‌گرفتند اما من عاشق کارم بودم. بودن در مکانی که فرهنگ و هنر بخشی از آن بود مرا بسیار هیجان‌زده می‌کرد. در آنجا اگر فردی مشغول کتاب خواندن باشد هیچ کس آرامش او را به هم نمی‌ریزد.»
اما آیا آموزش او در تئاتر تأثیری بر نوشتن او نیز گذاشت؟ خود وی در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «بسیار تأثیرگزار بود. مدرسه تئاتر در هر فرد شخصیتی جدید خلق می‌کرد و برای من ایجاد شخصیت مهم‌ترین بخش نوشتن یک کتاب است. زبان وسیله‌ای برای تولید متن و محتوا است و به خودی خود ارزشی ندارد. در مدرسه به ما آموزش می‌دادند که یک بازیگر با جسمش توانایی نشان دادن احساسات مختلف دارد اما من نشان دادن احساسات مختلف از طریق کلمات را تمرین می‌کردم. همچنین بر روی توانایی‌های زبان بسیار کار می‌کردیم.»

وی در حال حاضر تمام وقت خود را به نگارش کتاب سوم سپری می‌کند. «مک‌براید» مسئولیت تربیت و پرورش دختر خود را نیز به عهده دارد اما معتقد است مادر بودن نباید مانعی برای پیشرفت انسان باشد.
با وجود اینکه ساکن «ایرلند» است اما سودای مهاجرت و زندگی در «لندن» را در سر می‌پروراند. «من کاملاً احساس ایرلندی بودن می‌کنم و این از نوشته‌های من نیز هویدا است. اما تبعید به من و نوشته‌های من بهانه‌ای برای حضور بر روی کاغذ خواهند داد.
نوشتن همیشه سخت و دردناک است اما باید بدانید تنها لذت دنیا نوشتن است. اگرچه خوشحالی و لذت دو مفهوم متفاوت هستند.»

خواهشمندیم اگر از گلوبایت رضایت دارید به دوستان خود هم معرفی کنید 😊👇
گلوبایت در اینستاگرام گلوبایت در تلگرام
0 0 رای
رتبه بندی
مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
0 دیدگاه برای این مطلب ثبت شده است.
بازخوردها
دیدن همه نظرات
0
خوشحال میشیم در مورد این مطلب نظر دهید.x