به دنیای «استفن هاوکینگ» خوش آمدید/ نگاهی به «تاریخچه زمان» از پرفروش‌ترین آثار غیرداستانی دنیا

خواهشمندیم اگر از گلوبایت رضایت دارید به دوستان خود هم معرفی کنید 😊👇
0 0 رای
رتبه بندی

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)  به نقل از گاردین- کنجکاوی از غرایز حیوانی بشر است. دو سؤال ذهن بشر را از زمان گذشته تاکنون مشغول کرده است؛ از کجا آمده‌ایم و چگونه آمده‌ایم؟ این دو سؤال نشانگر کنجکاوی سیری‌ناپذیری است که خودآگاه آدمیزاد را فعال نگه داشته است. امروزه پس از بررسی جایگاهمان در جهان هستی ، زمین را به عنوان اصل و ریشه خود می‌دانیم.

ماه گذشته اتفاقی در گوشه‌ای دور از دنیا انسان را به یاد کنجکاوی ذاتی خود انداخت و تیتر اخبار بین‌المللی شد. موج‌های جاذبه که البته پیش از این توسط «آلبرت اینشتین» پیش‌بینی شده بود.

«نیویورک‌تایمز» این جنبش را بسیار خرد و کوچک خواند اما دو تیم از دانشمندان آمریکایی با همراهی همکاران بریتانیایی و آلمانی در کنار هم جمع شدند تا با بازگشایی راز این موضوع دریچه‌ای جدید به سوی مردم جهان بگشایند. این دانشمندان دریافتند این جنبش‌های جاذبه‌ای از تصادم دو سیاه‌چاله بزرگ و فشرده که حدود یک میلیارد سال نوری با زمین فاصله دارند رخ داده است.

حجم بالای این داده‌ها زمانی به چشم می‌آید که بدانید هر یک سال نوری معادل ۵٫۸۸ تریلیارد مایل با زمین فاصله دارد. اینجاست که به خوانندگان خود می‌گویید به دنیای «استفن هاوکینگ» خوش آمدید!

سال ۱۹۸۸ بود که «استفن هاوکینگ» کتاب «تاریخچه زمان» که تصویری کوتاه و موجز از رابطه انسان با هستی است به نگارش درآورد. «هاوکینگ» بی‌شک باهوش‌ترین دانشمند بریتانیایی نسل خود است. وی در کتاب خود علاوه بر دوره تئوری‌های مختلف درباره جهان هستی از جمله نظریات «گالیله»، «نیوتون»، و «اینشتین» از فرصت استفاده کرد و با توجه به اینکه همیشه درباره این سیاه چاله نظر داده بود نظرات خود را درباره فضا و زمان نیز بیان کرد.

وی در این کتاب می‌گوید: «اگر ما بتوانیم فرضیه‌های لازم برای توضیح هر پدیده و ماده موجود در هستی را کشف کنیم، این کشف یک پیروزی نهایی برای خرد انسانی خواهد بود و بدین معنی است که ما می‌توانیم فکر خداوند را بخوانیم.»

ممکن است از خود بپرسید لزوم این مبالغه در سخنان او چیست! این سخن «هاوکینگ» کمکی به بشر نمی‌کند و در اختراعات جدید مؤثر نیست و مثلاً سبب اختراع ماشین‌های سریع‌تر یا ماشین لباسشویی بهتر نمی‌شود اما باید بدانیم آگاهی انسان از جایگاه خود در دنیا دیدگاه او را دچار تغییر می‌کند.

در طول سالیان گذشته «ارسطو»، «کوپرنیک»، «گالیله»، «نیوتون»، «انیشتین» و بسیاری دیگر دردهای زیادی را متحمل شدند تا جهان را از حقیقت آگاه سازند و دیدگاهمان را تغییر داده‌اند. کتاب «تاریخچه زمان» در بریتانیا به عنوان پرفروش‌ترین کتاب در طول تاریخ شناخته شده است و همین گواه این است که بشر نیاز به گرفتن پاسخ درباره هستی و چیستی خود را احساس می‌کند. این کتاب به ۴۰ زبان زنده دنیا نیز ترجمه شده است.

نویسنده از همان آغاز قصد سرگرم کردن خوانندگان را نیز دارد. در صفحات اول خانمی به «برتراند راسل» می‌گوید: «دنیا یک سطح صاف است که بر پشت یک لاک‌پشت عظیم‌الجثه قرار گرفته است» اما «راسل» در پاسخ به او می‌گوید: «خب، لاک‌پشت روی چه چیزی قرار گرفته است؟» البته «راسل» خود جز فلاسفه‌‌ای بود که به وجود خدا اعتقادی نداشت اما در این کتاب جز افرادی است که سعی در اثبات وجود خداوند دارد. «هاوکینگ» که در این کتاب اعتقاد خود به وجود خدا را اظهار می‌کند به صورت کنایی او را به عنوان نماینده کسانی که وجود خدا را انکار می‌کنند انتخاب کرد و دیدگاهشان را مورد سؤال قرار داد.

اگرچه «هاوکینگ» در آثار بعدی خود و پس از تحمل بیماری‌های Als و از دست دادن حرکات جسمی خود ناامید شده بود و وجود خدا را تا حدی انکار می‌کند اما «تاریخچه زمان» تصویری ابتدایی از نویسنده‌ای به خواننده می‌دهد که به وجود خدا معتقد و در پی کشف اوست. به همین دلیل خواندن این کتاب به خوانندگانی که با عقاید «استون هاوکینگ» آشنا هستند، پیشنهاد می‌شود. کتابی که از آثار دیگر همین نویسنده بسیار بیشتر به فروش رفت.

خواهشمندیم اگر از گلوبایت رضایت دارید به دوستان خود هم معرفی کنید 😊👇
گلوبایت در اینستاگرام گلوبایت در تلگرام
0 0 رای
رتبه بندی
مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
0 دیدگاه برای این مطلب ثبت شده است.
بازخوردها
دیدن همه نظرات
0
خوشحال میشیم در مورد این مطلب نظر دهید.x