توضیحات
In Rationality and the Reflective Mind, Keith Stanovich attempts to resolve the Great Rationality Debate in cognitive science–the debate about how much irrationality to ascribe to human cognition. He shows how the insights of dual-process theory and evolutionary psychology can be combined to explain why humans are sometimes irrational even though they possess remarkably adaptive cognitive machinery. Stanovich argues that to fully characterize differences in rational thinking, we need to replace dual-process theories with tripartite models of cognition. Using a unique individual differences approach, he shows that the traditional second system (System 2) of dual-process theory must be further divided into the reflective mind and the algorithmic mind. Distinguishing them will allow us to better appreciate the significant differences in their key functions: The key function of the reflective mind is to detect the need to interrupt autonomous processing and to begin simulation activities, whereas that of the algorithmic mind is to sustain the processing of decoupled secondary representations in cognitive simulation.
Stanovich then uses this algorithmic/reflective distinction to develop a taxonomy of cognitive errors made on tasks in the heuristics and biases literature. He presents the empirical data to show that the tendency to make these thinking errors is not highly related to intelligence. Using his tripartite model of cognition, Stanovich shows how, when both are properly defined, rationality is a more encompassing construct than intelligence, and that IQ tests fail to assess individual differences in rational thought. He then goes on to discuss the types of thinking processes that would be measured if rational thinking were to be assessed as IQ has been.
در کتاب عقلانیت و ذهن انعکاسی، کیت استانویچ، برای حل و فصل عقلانیت در مناظره بزرگ در علوم شناختی – بحث در مورد بی خردی نسبت به شناخت انسان تلاش می کند. او نشان می دهد که چگونه بینش و نظریه دو فرآیند روانشناسی تکاملی می تواند در ترکیب توضیح دهد که چرا انسان گاهی اوقات غیر منطقی رفتار می کند. استانویچ در این کتاب به طور کامل استدلال می کند تفاوت در تفکر منطقی، مدل های سه جانبه شناخت است. با استفاده از روش تفاوت های انفرادی و منحصر به فرد، او نشان می دهد که سیستم سنتی (سیستم ۲) در نظریه این دو روند باید بیشتر به ذهن منعکس کننده و ذهن الگوریتم تقسیم بندی شود. تشخیص آنها به ما اجازه خواهد داد تا به طور قابل توجهی تفاوت ها را بهتر درک نماییم. وظایف کلیدی تابعی از ذهن انعکاس دهنده برای تشخیص نیاز به قطع پردازش مستقل و برای شروع فعالیت های شبیه سازی است، در حالی که ذهن الگوریتمی است برای حفظ پردازش شبیه سازی شناختی.
استانویچ سپس با استفاده از این الگوریتم / تمایز انعکاسی به منظور توسعه یک طبقه بندی از خطاهای شناختی وظایف مربوط به ادبیات فن آوری هوشمند را بازسازی می نماید. او داده های تجربی را برای ارائه و نشان دادن اشتباهات فکری وابسته به هوش به کار می بندد. با استفاده از این مدل استانویچ نشان میدهد که چگونه درستی تعریف، عقلانیت فراگیر، و که تست IQ برای ارزیابی تفاوت های فردی در تفکر منطقی موثر است. او سپس در ادامه به بحث در مورد انواع فرایندهای فکری برای ارزیابی تست IQ می پردازد.